آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

بهانه ی زندگی من....آیلین

گله از ني ني وبلاگ

الان كه اين متن رو مينويسم ساعت ٥:٣٠ صبحه. ساعت ٤:٣٠ آيلين رو خوابوندم و قشنگ ١ ساعته كامل نشسته بودم پاي لپ تاپ تا عكس هاي عيد آيلين رو بذارم تو وبلاگ اما در كمال ناباوري در حاليكه فقط يك عكس از ٢٠ عكس مونده بود همه چي پريد... خداييش چه وضعشه اين؟ با گوشي كه نميشه عكس ريخت منم تمام عكس هاي آيلين اكثرا توي گوشيم هستن هر بار ميخوام عكس بذارم تو وبلاگ ٢ ساعت معطل ميشم. كلا كه وبلاگ كنده و كاملا با سيستم ديزلي كار ميكنه،اون به كنار،عكس ها رو بايد سايزشون رو انقدر كم كنيم و كيفيتشون رو بياريم پايين تا به سايه اي از عكس اصلي تبديل بشه و بعد بذاريمش تو وبلاگ. بعد از گذشتن از هفت خان رستم تازه بايد بشينيم دعا كنيم ...
27 فروردين 1392

بازم تب...

آيلينم  عشقم الان كه اين مطلب رو مينويسم خواب و بيدارم انقدر خسته ام و خوابم مياد كه حد نداره ديشب وقتي اومدم بخوابونمت ديدم داغي... هي چكت ميكردم ديدم انگار ديگه داري زيادي داغ ميشي. شانسي كه آوردم اين بود كه خودت بيدار شدي و من سريع واست شياف گذاشتم تبت اومد پايين يه كم ولي مگه ميخوابيدي ديگه؟؟؟! دردسرت ندم تا صبح شايد ٤ ساعت خوابيدي تازه اونم با داروي خواب! ساعت ٦ هم از خواب بيدار شدي و يه عالمه بالا آوردي روم!!!! احتمالا گلو درد هم داري ديگه. عصري ميبريمت دكتر دختر گلم. ايشالا زودي خوب ميشي فرشته ي من مامان خيلي دوستت داره. ...
27 فروردين 1392

ما ۳ نفر

شیراز ارگ کریمخان سعدیه تخت جمشید کرمانشاه-بیستون کرمانشاه-طاق بستان ...
27 فروردين 1392